امامزاده عسکری از نوادگان امام موسی بن جعفر
با اوج گرفتن ظلم و بیدادگری حکومت جور منصور دوانقی و جفای بسیار در حق اهل سادات (تا آنجا که برای کسیکه هر کدام از اهل سادات را به شهادت برساند جوایزی در نظر گرفته میشد)،این سید جلیل القدر از محل زندگی خود متواری شده و به سوی ایران راهی میشود،پس از طی مسیر به یکی از روستاهای اطراف محل کنونی مقبره میرسد؛کشاورزی در حال آبیاری بوده که سیّدپس از سلام از او سوال میکند که آیا نانی برای رفع گرسنگی دارد یا نه؟کشاورز در پاسخ میگوید که نان همراه ندارم اما اگر قدری صبر کنید از منزل برایتان می آورم؛شما هم از آبیاری مزرعه مواظبت نمایید تا بازگردم.
مرد کشاورز پس از مراجعت متوجه میشود که وضعیت آبیاری به هم خورده است؛او به بهانه برهم خوردن آبیاری و به امید گرفتن پاداش از دستگاه حکومتی با بیلی که به همراه داشته، به کشاورز حمله ور میشود و با پرتاب بیل به سر مبارک سیّد میزند و ایشان رامجروح میکند،سیّد از بیم جان فرار میکند و ضارب هم از ترس مردم منطقه که نسبت به اهل بیت پیامبر ارادت داشته اند دست از تعقیب برمیدارد. ایشان پس از طی مسافت تقریبی9کیلومتر از فرط خستگی و جراحت در محلی که اکنون مزرعه قُرقُلی نامیده میشود متوقف میشود که قطراتی از خون مبارک ایشان به زمین میریزد و بعدها در محل چکیده شدن خون درختی میروید که بسیار مورد توجه و احترام اهل محل میباشد تا آنجا که ایشان اعتقاد به گرفتن شفا از این درخت دارند.(خصوصا جهت اطفالی که به مرض صرع گرفتار شوند اعتقاد بر این است که پس از آویزان نمودن یکی از لباسهای کودک،مرض صرع او شفا می یابد).البته در سالهای اخیر درخت فوق (معروف به درخت اَرژَن)به علت فرسودگی بسیار و نبود برنامه جهت حفاظت و نگهداری از بین رفته است.
خلاصه اینکه سیّد پس از شهادت توسط اهالی بومی منطقه دفن میگردد.
بعد از گذشت مدتی طی چند شب متوالی سیّد به خواب یکی از اهالی روستای دره مراد(روستایی در نزدیکی محل امامزاده و روستای تپه مولا)به نام پاپی نوروز علی می آیدو میگوید که من سیّدی از اهل ساداتم که در فلان نقطه دفن شده ام و اگر چند قدم بالاتر از مزارم را حفر کنید ،به جواهراتی دست میابید که برای ساختن مقبره کفایت میکند.
پاپی نوروز علی در ابتدا بی اعتنایی میکند تا اینکه چند شب متوالی خواب او تکرار میشود .وی پس از اطمینان از صدق خواب خود اقدام به بیرون آوردن گنج و ساخت بنای امامزاده مینماید.
روایت شده که پاپی نوروز علی پس از دیدن گنج و اعتقاد وارادت فراوان به امامزاده مصمّم میشود که پس از برداشتن سنگ لَحَد چهره آقا را ببیند،که پس از برداشتن سنگ لحد بینایی خود را از دست میدهد؛البته بعد ها وی پس از التجا و گریه فراوان و توسّل به امامان معصوم و همین امامزاده واجب التعظیم ،بینایی خود را باز می یابد.
ساختمان امامزاده عسگری به قولی در زمان سلجوقیان به شکل مخروط چند وجهی ساخته میشود که ترکیب اصلی آن تا زمان حال حفظ شده است.در عصر حاضر و پس از سال1345کار تعمیر فضای داخلی بنا ،تعمیر ضریح و ساخت دیوار حیاط پیرامون گنبد فوق الذکر توسط افراد ارادتمند به اهل بیت عصمت و طهارت به سرپرستی شادروان مشهدی حشمت الله فرزند مرحوم فضل اله(پدر بزرگ نویسنده مطلب) و آقای علی موسوی تپّه مولایی صورت گرفته است.
شایان ذکر است در حال حاضر دیوار حیاط بنا به صورت مستطیل در ابعاد14*10متر میباشد که در خارج دارای 17 پایه آجری میباشد که دارای3ورودی در جهات شرق،شمال و غرب است.
ساختمان اصلی مقبره به شکل مستطیل در ابعاد7*4متر است که پس از ورود از سمت شمال به داخل توسّط یک تالار به ضریح ختم میشود.
فضای گنبد خانه به صورت9ضلعی و رنگ خارجی آن سبز میباشد.
این بنا در تاریخ10/11/1383در فهرست آثار ملّی با شماره11259و کد اثر 21886به ثبت رسیده است.
تاریخ احداث بنای اصلی زیارتگاه مربوط به قرن هشتم هجری قمری(یعنی حدود700سال پیش) میرسد.
در سالهای اخیر پس از تعیین دهیار برای روستای تپه مولا و واگذاری تولیت امامزاده عسکری به دهیار(آقای مهندس عبدالرضا توشمالی)امور مربوط به تعمیر و نگهداری امامزاده رونق مناسبی گرفته است.
شایان ذکر است که اطلاعات نقل شده فوق ،استناد تاریخی نداشته و بنا به اظهارات آقای حبیب الله مظاهری و چند تن دیگر از اهالی قدیمی منطقه و همچنین طبق اطلاعات مندرج در سایت سازمان میراث فرهنگی جمع آوری شده است.
منبع سایت روستای تپه مولا
"منبع : سایت ویکی پیدیا"
شهرستان درود دورود یکی از شهرهای استان لرستان و مرکز شهرستان دورود است. شهرستان دورود بامساحتی برابر ۱۳۲۶ کیلومتر مربع با ۱۱۲۰۰۰ نفر جمعیت در دامنه رشته کوه زاگرس و در نزدیکی اشترانکوه قرار گرفتهاست. دو سر شاخه رود دز یکی از شمال و یکی از شرق در دورود به هم میپیوندند و با نام رودخانه سزار سرچشمه اصلی رود دز میشوند. دورود به خاطر داشتن راه آهن، کارخانجات صنایع دفاع و کارخانه سیمان در دوران جنگ ایران و عراق رشد پیدا کرد و اهمیت یافت. این شهر همچنین از منابع سنگ زیادی برخوردار است که کارخانههای سنگبری زیادی نیز در دورود وجود دارد که به اصفهان و دیگر نقاط صادر میشوند. عبور راه آهن سراسری جنوب از این شهر، دورود را دv زمره شهرهای پرتردد قرار دادهاست.
طبیعت دورود
طبیعت این شهرستان زیباست و به همین دلیل عنوان آن را پایتخت طبیعت ایران میدانند، دورود از نظر جاذبههای طبیعی و گردشگری دارای مراکز فراوانی میباشد که از جملهٔ آن دریاچههای گهر بزرگ و گهر کوچک در اشترانکوه - دره نگار - چشمه اسرار آمیز وقت ساعت - منطقه رنگیه - غار مردهها و بسیاری از مناطق مختلف را میتوان نام برد. با توجه به داشتن جاذبههای گردشگری گوناگون و به ابتکار آقای منوچهر حاجیوند نام پایتخت طبیعت ایران در سال ۱۳۸۶ برای اولین بار درسطح کشور بر دورود نهاده شد و امروزه بسیاری از مردم ایران، دورود را به همین نام میشناسند.
که از جمله این مناطق طبیعی میتوان به دریاچه گهر، آبشار بیشه پوران، آبشار بیشه تیری، آبشار دوش خرسان، آبشارهای اشترانکوه، آبشاردره اسپر، آبشار وقت و ساعت، آبشار سفیدآب، دره نی گاه(نگار)، چشمه ساعت، بیشه پیرتو، بیشه آبگرم، سراب و چشمه راکن اشاره کرد.
اشتران کوه
اشترانکوه که به آلپ ایران نیز معروف است. این رشته کوه بلندترن رشته کوه در منطقه میباشد. البته این نام گذاری تنها به دلیل بلند بودن آن نیست بلکه به دلیل شیب تند کوهها و درههای جوان و v شکل و یخچالهای طبیعی و دائمی آن است. بلندای بلندترین قله آن که سنبران است ۴۱۵۰ متر و قله گل گل ۴۰۵۰ متر است.
پریز کوه
کوه پرز از کوههای اطراف دورود میباشد که قله این کوه به ارتفاع ۳۰۷۰ متر است. در راه صعود به این قله چشمه راکن قرار گرفته است. در مسیرصعود به این قله، غاری به اسم غار پریز نیز وجود دارد که محلی برای استراحت کوهنوردان میباشد.
دریاچه ی گهر
دریاچه گهر در میان رشتهکوه اشترانکوه در استان لرستان واقع است. این دریاچه در منطقه حفاظت شده اشترانکوه بین بخش مرکزی شهرستان ازنا بین بخش زز و ماهرو الیگودرز و بخش مرکزی دورود قرار دارد. این دریاچه که به «نگین اشترانکوه» معروف است یکی از زیباترین دریاچههای طبیعی ایران به شمار میرود و با ارتفاع ۲۳۶۰ متر از سطح دریا در میان منطقه حفاظت شده اشترانکوه واقع شدهاست. این دریاچه به سبب نداشتن راه ماشینرو تا حد زیادی از خرابی و آلودگی به دست انسان به دور ماندهاست.راه دسترسی به دریاچه از طرف دورود میباشد.
آبشار ها
ورزش درود
باشگاه فوتبال گهر دورود لرستان با نام پیشین گهر زاگرس، یک باشگاه فوتبال ایرانی در شهر دورود میباشد که در لیگ برتر ایران بازی میکند. این باشگاه که در گذشته تحت امتیاز باشگاه داماش گیلان و شهرداری دورود، اداره میشد در مهر ماه ۱۳۹۱ در قراردادی که به صورت اجاره به شرط تملیک است به حسن هدایتی، برادر حسین هدایتی واگذار و نام آن به استیلآذین گهر دورود تغییر نام یافت.
تاریخچه و نژاد لر ها:
چیزی که واضح و روشن است ،اینست که بررسیهای زبان شناسی و فرهنگی، نشان دهنده پیوستگی قومی لرها با دیگر اقوام ایرانی به ویژه شعبه پارسی است. لران قدیمی ترین قبایل آریایی ایران زمین می باشند که از روزگاران کهن در نواحی غرب وجنوب غرب و در امتداد دامنه های زاگرس ساکن بوده و هستند .
*(نوشتاری از بابایادگار)*بر خلاف زبان لری که کتیبه های پارسی باستان نیکان ان هستند شما هیچ کتیبه یا نوشته ترکی در ایران به ان قدمت پیدا نمی کنید. در عراق هم به گویش مانند لری می گویند پاهلی و متکلمین را کردهای پاهلی می خوانند. همچنین در شرفنامه چهار قوم کرد را : لر و کلهر و گوران و کرمانج خوانده اند. و همانطور که زبان شناسان می دانند زبان لری ما بین زبان فارسی و زبان کردی است. انچه پان تورکها و پان عربها می خواهنند بکنند اینست که اقوام ایرانی را از هم جدا کنند که خیال باطلی است زیرا کسی ایرانی تر از لر و کرد نیست.در ضمن باید بگویم که هم اکنون نیز لرها ، کردها را برادر خود می دانند.
آریایی ها ((ایرانی ها-مادها-پارتها-پارسها،با فارسهای امروز اشتباه نشود، زیرا زبان لری و کردی بیشتر به پارسی باستان نزدیک هستند و زبان فارسی امروز بیشتر به زبان پارتها)) با امیخته شدن با اقوام کاسی و گوتی و لولوبی و ماننا و ایلامی قوم امروز ایرانی را پدید اورده اند.*
*در اذهان عمومی لرها، آنها خود را برادر کردها می دانند زیرا چه از لحاظ نوع رقص و موسیقی و زبان و... بین آنها شباهت های بسیاری وجود دارد.
لرستان در دوره کاسی ها:
کاسیان قبل از مادها وپارس ها از ارتفاعات قفقازیه و آذربایجان به جنوب غربی ایران روی آوردند ولی در ابتدای امر در نواحی دریای مازندران سکونت کردند ونام خود را به این دریا دادند وآنرا دریای کاسپی یا کاشی نامیدند و این دریا در اصطلاح اروپاپی بنام دریای کاسپین (Caspian) شهرت دارد.استرابون (Strabon) مورخ یونانی نقل کرده که اقوام کاسووا در ابتدای مهاجرت خود در کناره دریای کاسپین سکونت نمودند ونام خود را به این دریا دادند.افراسیاب تورانی طبق اوستا برای دست یافتن به فر کیانی در این دریا فرورفت وناامید برگشت و دیگر دریای وورو کاش (Vouro-kasha) می باشد.لرستان در دوران ماد ،هخامنشی ،سلوکی ،و اشکانی:
.اسکندر مقدونی در هجوم به ایران چون این طایفه را مطیع نمیدید، با قوایی عظیم آنان را محاصره و پس از چهل روز وادار به تسلیم کرد .ولی پس از مرگ اسکندر دوباره آزادی خود را باز یافتند.لرستان در زمان ساسانیان:
لرستان در دوره ساسانیان ، از لحاظ تقسیمات کشوری جزو سرزمین ((پهله )) یا ((پهلو ))محسوب می شد. یعنی سرزمینی که بعدها توسط اعراب جبال خوانده شد .3-ایلام:
سرزمین ایلام از دیرباز مهد تمدن بوده وهمواره محل سکونت اقوامی بوده که در اطراف وحاشیه ی روز سیمره گرد آمده وتمدن منطقه ی ایلام داشته است،دره سیمره نقش بزرگی در شکوفایی تاریخ وتمدن منطقه ایلام داشته است، زیرا مهمترین راه ارتباطی بین تمدن کوهها وتمدن جلگه های جنوب غرب ایران سرزمین می گذشته است. استان ایلام از نظر آثار تاریخی ونقاط دیدنی بسیار غنی است وتاکنون در نواحی دره شهر ،هیلان،شیروان،آرمو ،ایوان غرب و ... آثار تاریخی از عصر مفرغ،هخامنشیان،اشکانیان،ساسانیان و...کشف وبه ثبت رسیده است.(10)زبان :
پس از انقراض ساسانیان، آنچه پایداری وغلبه ی معنوی ایرانیان بر اعراب گشت ، فرهنگ وزبان قوم ایرانی است.17-سایت مهر میهن به نشانی www.mehremihan.ir
تپه مولا
تپه مولا روستایی است از توابع شهرستان بروجرد در استان لرستان. این روستا در دهستان درهصیدی در بخش مرکزی این شهرستان قرار دارد. آرامگاهی با نام امامزاده عسگری در این روستا وجود دارد که مورد احترام اهالی است و نام روستا گویا اشاره به همین شخصیت دارد. تپه مولا در شرق بروجرد و در منطقهای کوهستانی و کم آب قرار دارد و دسترسی به آن از طریق جاده بروجرد به اراک امکانپذیر است.
جمعیت
بنابر سرشماری مرکز آمار ایران، جمعیت تپه مولا در سال ۱۳۸۵ برابر با ۳۰۷ نفر بودهاست که از این میان ۱۴۷ نفر مرد و بقیه زن بودهاند. این روستا ۸۰ خانوار دارد.
نامگذاری
علت نام گذاری این روستا به نام تپه مولا این بوده است که بنیان گذار این روستا فردی بنام مولا بوده که به دامپروری اشتغال داشته و بعلت آشنایی به مراتع و چراگاههای بکر این منطقه را برای سکنی و پرورش گله بزرگ گوسفندان برمیگزیندودر محل کنونی روستا (روی بلندی تپه) مکانی برای سکونت خود میسازد. بعدها اهالی روستا ده کلبی (در نزدیکی تپه مولا) جهت امنیت بیشتر و رهایی از بیماریهایی که در ده کلبی شایع شده بود هم به مولا میپیوندند و روستای تپه مولا ایجاد میشود. در زمان سکونت مولا در این روستا (که در آن موقع از توابع شهر ملایر بوده) فردی والی ملایر بوده که در تهران زندگی میکرده و خواهر زاده او به اداره امور ملایر مشغول بوده. مردم ملایر بعلت ناراحتی از کارهای خلاف خواهر زاده والی (چشم داشت به مال و ناموس مردم) به والی شکایت میکنند و وی برای رسیدگی به شکایت مردم، در اعلانی عمومی از سران مناطق مختلف میخواهد که برای محاکمه او در ملایر جمع شوند. والی به مردم اعلام میکند که در صورت عدم رضایت شما چشم خواهر زادهام را کور میکنم؛ در این موقع چشمش به پیر مرد ریش سفید و بلند قد (مولا) میافتد که در کناری ایستاده؛ پس به او میگوید: به نظر شما با این پسر چه کنم، مولامیگوید:(تا به حال زحمت او را کشیده ای و او را به این سن رساندهای، الان که وقت بهره برداری از اوست میخواهی او را کور کنی؟ از او بگذر شاید به راه راست بیاید.) والی به مولا میگید اسم شما چیست او میگوید نامم مولاست والی رو به مردم میگوید این پیر مرد نامش مولا خان است و من خواهر زادهام را به خاطر مولا خان میبخشم. چندی بعد از طرف دولت مرکزی وقت برای مولا (خان) حکم خانی رسمی میآید و مولا، خان منطقه میشود و طبق خواسته والی پسر کوچکترش، علی همت خان را به عنوان سرپرست امور تمام روستاهای اطراف معرفی میکند. فردی بنام اله بخش از اهالی کرمانشاهان که به کار خرک داری (حمل و نقل بار توسط چهارپایان اشتغال داشته)، هنگام عبور از این منطقه و دیدن آب و هوای خوب و بعلت خستگی از سفرهای بسیار؛ چوب نازکی که در دست داشته را در زمین فرو میکند و با خود میگوید: سال بعد که از این منطقه عبور کردم، اگر این ترکه سبز شده بود در این ناحیه ساکن میشوم. سال بعد هنگام عبور متوجه میشود که آن شاخه تبدیل به درختی سرسبز شدهاست و او هم در این روستا ماندگار میشود. در حال حاضر افرادی که در این روستا زندگی میکنند از طوایف مولا، بابا علی، اله بخشی، لشینی (شیرازی)، اصفهانی، کلهر، سادات (موسوی) , توشمالی وغیره هستند که بزرگ ترین این طوایف طایفه مولاست که از نسل ۶ پسر مولا (بنام های: فتح اله، نعمت اله، نصراله، اکبر، فرج و علی همت خان) هستند.